حالا که تبلیغات انتخاباتی داغ شده؛ یاد تبلیغات خود افتادم!
اون موقعا که آدم جالب و باحالی بودم؛ از راههای عجیبی برای تبلیغ نشریهی دانشجوییم استفاده میکردم. عکس چند تا از پوسترهایی که اون موقعا به در و دیوار میچسبوندم رو تو این صفحه براتون میذارم.
اونم نه این جوریا! یعنی جای خالی نبود که من اینا رو نچسبونده باشم! حتی رو زمین، زیر پای دانشجوها! یا بالاترین قسمت دیوار ورودی دانشکدهها؛ جوری که نگهبونا نتونن بکننش!
انقدر هیاهو میکردم که روزی که نشریه میاومد، اکثراً بدون فکر میخریدن! طوری شد که آخرین مجلّه رو با ۷۰۰ تا تیراژ منتشر کردم که خودش یه رکورد بود برای یه دانشگاه ۱۳ هزارنفری. تو نصف روز ۶۰۰ تاش آب شد؛ ولی ۱۰۰ تای آخر رو جمع کردن و نذاشتن پخش کنم…
تو دانشگاه «مشهور» بودم ولی تو گروه خودمون (گروه الهیات) اصلاً «محبوب» نبودم؛ تو انتخابات انجمنهای علمی، فقط سال اول رأی آوردم! اونم ۳-۴ تاش رو تقلب کردم! صندوقش مقوایی بود، دست میکردم برگههایی که بیرون بود رو درمیآوردم، اسم خودم رو مینوشتم و دوباره مینداختم تو!! با همون ۳-۴ تا بین کاندیداها دوم شدم. اگه اونا نبود چهارم میشدم! خدایا توبه!
برچسبها: روش های جالب تبلیغاتی، نشریه ایرانی دانشگاه اصفهان، تبلیغات دانشجویی انجمن های علمی، تقلب انتخاباتی در دانشگاه ها، شیخ پیر یا خرمگس، تبلیغاتی نشریه دانشجویی، رأی آوردن در انجمن علمی دانشگاه، تخلف و تقلب در انتخابات انجمن های علمی دانشجویی، پوسترهای تبلیغاتی در دانشگاه، متفاوت ترین نشریه ایران، روش جالب برای تبلیغ یک مجله