سه چهار روز پیش (۲۹ خرداد) سالروز درگذشت دکتر علی شریعتی بود. امروز هم که روز قدس بود!
خب، بخوایم این دو تا اتفاق رو با هم قاطی کنیم میشه این که ببینیم شریعتی دربارهی اسرائیل و یهود و صهیونیسم چی گفته.
اگه از آدمهایی باشید که هیچ گروهی شما رو از خودش ندونه، چیزی میشید شبیه دکتر شریعتی! به احتمال زیاد از چیزایی که تو این صفحه میبینید یا فیلمی که خواهید دید، تعجب خواهید کرد.
چون مثلاً حرفهای استاد مطهری رو دربارهی فلسطین و اسرائیل زیاد تو تلویزیون شنیدید (اینکه شمر ۱۳۰۰ سال پیش مُرد، شمر امروزت رو بشناس، موشه دایان…) اما تا حالا یه کلمه دربارهی نظر دکتر شریعتی در مورد اسرائیل چیزی نشنیدید.
به این توجه کنید که این حرفها زمان ساواک و شاه زده شده! دورهای که اصلاً دفاع از فلسطین و حرف زدن ضد صهیونیسم مُد نبود!
دکتر شریعتی اون چیزی نیس که تو شبکه های اجتماعی معرفی شده. شریعتی فیس بوکی، حداکثر یه ادیبه با یه سری جمله های جالب و ادیبانه! اما شریعتی واقعی رو باید با اصل سخنرانی ها و کتاب هاش شناخت…
من چند تا از حرفهای شریعتی رو تو این صفحه میآرم و پایین هم ازتون دعوت میکنم ویدئوی گلچین این حرفها رو هم ببینید:
«الآن میبینیم که تمام بنیانگذاران اعلامیهی حقوق بشر، «قربانیان ظلم و جنایت انسانیت» (بهقول آقای ژان پل سارتر، که به یهودیها میگفت!) و همهی کسانی که دموکراسی، لیبرالیسم، اومانیسم، انقلاب کبیر فرانسه، اعلامیهی حقوق بشر، ملل متحد و امثال اینها را برای قرن ما ساختند؛ چگونه با همین مسلمین رفتار میکنند و آنها را پاداش میدهند! و چگونه میلیونها مسلمان را در ذمهی همین یهود به زور جنایت و به زور بمب و اسلحه نگه میدارند!» (منبع: قرن ما در جستوجوی علی)
«یکی از آن “مشکلات علمی و اجتماعی” اسلام که آنجا مطرح شد و مدتها بحث و جنجال و کوشش و حساسیت دستهجمعی برای حل فوریاش مصروف شد، مسائلی از قبیل صهیونیسم و استعمار و عقب ماندگی و فقر کشورهای اسلامی و قطعه قطعه شدن امت مسلمان و تضاد استثمار و تفرقه و هجوم فرهنگ غربی و مسخ فرهنگ اسلامی و بیگانگی نسل جدید غربزده با اسلام و نفی و مسخ تاریخ و انحطاط فکری مسلمین و مشکلات فرقهای و… هیچ کدام نبود، مشکل این بود که: “در قطب شمال یا جنوب، که شش ماه شب است و شش ماه روز، اگر احیاناً انسانهایی بتوانند در آنجا زندگی کنند و یا از آنجا بگذرند، و اگر مسلمانی تصادفاً در آنجا بود یا یکی از ساکنان احتمالی آنجا، احتمالاً تحت تأثیر اسلام قرار گرفته و مسلمان شد، حکم نماز و روزهاش چه خواهد بود؟!» (منبع: مسئولیت شیعه بودن)
«مدینه که قسمت حاصلخیز است یک شهر قبایلی و منطقهی کشاورزی است که یک مقدار نخلکاری در اطراف آن مشاهده میشود و دو قبیلهی اوس و خزرج در آنجا زندگی میکنند و چند تا خانوادهی یهودی که در آنجا کاسبی میکنند – مثل همه جا. (خندهی حضار) اصلاً معلوم نیست که راجع به زمان حاضر صحبت میکنم یا قرن هفتم!» (منبع: سوره روم، پیام امید به روشنفکر مسئول)
«وقتی بیتالمقدس را صهیونیزم اشغال میکند و برای آزادی آن چهره یک اسقف کاتولیک را در میان مبارزان میبینیم، اما جز یک تن همدردی لفظی مراجع خویش را هم نمیشنویم و هنگامی که فلسطین به عنوان یک ملت مسلمان نفی میشود و قتل عام، و آنگاه در سنگر مجاهدان مسلمان فلسطینی، خون یهودیای را که برای دفاع از این جامعه مسلمان، شهادت را انتخاب کرده است به چشم میبینیم؛ اما دیناری از سهم امام را در آن نمیبینیم، صدها آیه و روایت و نقل حدیث و استدلال منطقی در اینکه فقه جعفری، فقه اهل بیت است و شیعه، مسلمان راستین است و اسلام سرمایهی سعادت دنیا و آخرت است و شعار «الاسلام یعلو و لا یعلی علیه»، جز مجموعه الفاظی که هیچ معنایی نمیدهد چه خواهد بود؟» (منبع: خودسازی انقلابی)
«حوادث مستحدثه، به طور کلی همهی رویدادهای فرهنگی، فکری، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و انسانی است. مسائلی از قبیل استعمار کهنه و نو، ماشین، آلیناسیون انسان جدید، بوروکراسی، تکنوکراسی، فاشیسم، دموکراسی، مشروطیت، فیلم، تلویزیون، سوسیالیسم، کاپیتالیسم، صهیونیسم، مسألهی فلسطین، ناسیونالیسم در جامعهی اسلامی، هیپیایسم، عصیان نسل جوان، عقب ماندگی، رابطهی شرق و غرب، غرب زدگی تکنولوژی و ماشینیسم، هجوم فرهنگی، فرهنگ زدایی روشنفکران، بورژوازی دلّال، ماتریالیسم، بحران مذهب، تزلزل مبانی اخلاقی و گسیختگی سنتی، گسستگی تاریخی، تمدن، تجدد، آزادی زنان، جنسیت (سکسوالیته)، تبرئهی یهود به وسیلهی پاپ از اتهام قتل مسیح پس از دو هزار سال! گرسنگی، استثمار طبقاتی جدید، دگرگونی روابط طبقاتی، انقلاب اقتصادی، ادبیات و هنر نو، ایدئولوژیهای نیرومند و ایمانزای امروز… همه حوادث مستحدثهای هستند که جامعه اسلامی، در ابعاد گوناگونش با آنها درگیر یا در تماس است و بر عالم آگاه و مسئول اسلامی است که با حق اجتهاد و فتوی و تحقیق آزادی که دارد این مسائل را با بینش اسلامی و بر اساس مبانی علمی این مکتب طرح کند و برای مبارزه با آنها، انتخاب، اقتباس، نفی، تأیید، تحلیل و شناخت آنها، راه حل نشان دهد، نظر بدهد، مردم را آموزش فکری دهد و متعهد کند و رهبری اجتماعی مردم را بر عهده گیرد.» (منبع: مسئولیت شیعه بودن)
«وقتی از آن کسی که میگوید “فلسطینیها باید ضربه بخورند و وقتی خوب ضربه میخورند، دل شیعه را خنک میکند”، میپرسیم ”چرا ضربه بخورند؟” جواب میدهد، اینها دشمن اهل بیت بودهاند! آقا اینها کِی دشمن اهل بیت بودند؟ اهل بیت کجا، اینها کجا؟ اینها چه تقصیری کردهاند؟ و ثانیاً آن اهل بیت تو، اهل بیتی است که انتقامش را باید “بن گوریون” بگیرد!؟ این تشیع تو چه جور است که مُنتقمش و موعودش “بن گوریون” و “موشه دایان” است!؟» (منبع: علی، بنیانگذار وحدت)
«پدر ، مادر! ولایتی که تو به آن معتقد بودید چه بود؟ میگفتی این ولایت عبارت است از محبت یک انسان به نام علی (ع) و خاندانش. وقتی پرسیدم علی (ع) کیست؟ آنچه که میگفتی و به آن تکیه میکردی، معجزات و کرامات علی بود. میگفتی در خیبر را معجزه آسا کنده است، خوب حالا که خیبری نیست! حالا یهود فلسطین است نه یهود خیبر و تو به این قضیه کاری نداری!» (منبع: پدر، مادر، ما متهمیم!)
«همان طور که جناب آقای بلاغی راجع به صهیونیسم گفتند، از وقتی اینجا ـ ارشاد ـ ندای مخالفت با صهیونیسم و جنایات او علیهِ مسلمین، مطرح شد؛ از همه طرف تیرهای اتهام به طرفش سرازیر شد. از وقتی هم که مسألهی وحدت بین مسلمین ـ نه وحدت بین “تشیع” و ”تسنن” ـ در برابرِ صهیونیسم و در برابرِ استعمار از طرف همین منی که بیش از هر کسی درباره مبانی تشیع صحبت کردم و نوشتم، مطرح شد؛ به یک شدتی حساسیت نشان داده شد که برای من باور کردنی نبود.» (منبع: علی بنیانگذار وحدت)
«و تو ای علی! ای شیر! مرد خدا و مردم، ربّالنوع عشق و شمشیر! ما شایستگی “شناخت تو را” از دست دادهایم. شناخت تو را از مغزهای ما بردهاند، اما “عشق تو را”، علیرغم روزگار، در عمق وجدان خویش، در پس پردههای دل خویش، همچنان مشتعل نگاه داشتهایم، چگونه تو عاشقان خویش را در خواری رها میکنی!؟
تو ستمی را بر یک یهودی که در ذمّهی حکومتت میزیست تاب نیاوردی و اکنون، مسلمانان را در ذمهی یهود ببین! و ببین که بر آنان چه میگذرد!» (منبع: نیایش)
برچسبها: نظرات دکتر شریعتی درباره اسرائیل، نقد شریعتی به یهود، مقابله علی شریعتی با صهیونیستها، سخنرانی شنیده نشده دکتر شریعتی، نظر شریعتی راجع به اسرائیل و صهیونیسم، از شریعتی فیسبوکی تا شریعتی واقعی، سخنان صریح دکتر شریعتی درباره اسرائیلیها، دفاع دکتر علی شریعتی از مسئله فلسطین
3 دیدگاه دربارهٔ «حرفهای شنیده نشده دکتر شریعتی درباره اسرائیل و صهیونیسم»
امثال شریعتی بودند که به افکار پوسیده رنگ روشنفکری بخشیدند! امروز این حرفا دوزار خریدار نداره چه از نظر متمطعین و چه از نظر مفلسین!
برو کشکت رو بساب!
مرگ بر اسرائیل