به بهونهی ماه رمضون، میخوام از یه موضوع حرف بزنم که خیلی ساله رواج داره و همیشه هم اثر گذار بوده! (البته منفی!)
احتمالاً با متنهای احساسی شبیه متن زیر مواجه شدید: (خلاصه شده)
«رفتم میوهفروشی. یه نفر اومد که نمیدونست قیمت زردآلو چقدره؛ برای همین زیاد برداشت. بعد که خواست حساب کنه دید پول نداره و ضایع شد. بقیه هم مسخرهش کردن. از هر کی میپرسی چرا روزه میگیری، همون جواب نخ نما رو میده: برای همدردی با ضعفا و گرسنهها! آخه گرسنگی کشیدن من و تو کدوم گرسنه رو سیر میکنه؟!!! دروغ نگفتن و فرو نبردن دود، گرد و خاک غلیظ به حلق، کدام بچهی یتیم رو لباس میپوشونه؟؟ کی گفته روزه خوری حرامه؛ ولی مال یتیم خوری حلاله و تشویق میخواد؟ کاش امسال ماه رمضان، مردم کشورم به جاى مؤمنتر شدن «مهربانتر» شوند و بیشتر به نیازمندان کمک کنند…»
خب، متن تأثیرگذار و احساسیه و شاید تو نگاه اول نفهمید چرا من با این متن مشکل دارم. خیلی خلاصه بگم میشه این:
مشکل اصلی، نتیجهگیری آخرشه! میگه به جای مؤمن شدن مهربون بشیم!! چرا میگه «به جای»؟!
اول: کی گفته روزه گرفتن برای همدردی با گرسنههاس؟! من شخصاً تو عمرم از زبون هیچ سخنران و منبری و گویندهای این جمله رو نشنیدم تا حالا. البته ممکنه کسی گفته باشه، میشه گفت یکی از دلایل روزه هم همینه؛ اما کی گفته تنها دلیلش همینه؟! روزه گرفتن، اعلام بندگی خدا است. روزه یعنی پا روی نفست بذاری و تقویت اراده پیدا کنی. یک ماه به بعضی از مثبتها نه میگی تا یاد بگیری تو ۱۱ ماه دیگه به منفیها، نه بگی.
دوم: چرا نویسنده وانمود کرده جملات پایانی متن، با هم تناقض دارن؟! تو هم روزه بگیر، هم به گرسنهها کمک کن؛ هم دود به حلقت نبر، هم برای یتیمها لباس بخر؛ نه روزه خوری کن، نه مال یتیم رو بخور… آخه این حرفا رو کی گفته؟ کجا دیدین بگن مال یتیم خوری حلال است و تشویق میخواهد؟! بعد مگه مؤمن بودن با مهربان بودن در تعارضه؟! که نوشته به جای مؤمن بودن مهربان باشیم!!!
ما با یک جنبش چست و چابکی طرفیم! فرض کنید شما مسلمون نیستید و میخواید به مرور، ذهن مردم رو (جوری که خودشون نفهمن) راجع به روزه بدبین کنید، ولی مستقیماً هم با واکنش تندی از اونا مواجه نشید. دقیقاً همچین متنی مینویسید! من به شما قول میدم نویسندهی این متن، قصدش زدن خود روزه بوده، نه اینکه به ما حال فقرا رو یادآوری کنه!
راهش همینه. باید راست و دروغ رو قاطی کرد تا مخاطب با دیدن حرف راست، تحت تأثیر قرار بگیره و کل متن رو بپذیره. این آدم اگه واقعاً دلسوز بود، میتونست بگه حالا که روزه میگیرید، به فقرا هم کمک کنید. نه اینکه بگه روزه به چه درد میخوره و با روزه، شکم گرسنهها سیر نمیشه!
تو منطق به این میگن «مغالطه دوراهی کاذب». یعنی جوری وانمود میکنه که یا اینه، یا اون و راه سومی نیست! یا باید روزه گرفت، یا به گرسنهها کمک کرد!!! کی گفته؟! اتفاقاً هم میشه روزه بود و هم به فقرا کمک کرد.
اصلاً شوخیه! از نظر اون، روزهدار الکی به خودش زحمت میده؛ حال ضعفا رو هم نه درک میکنه، نه بهشون کمک میکنه! لابد این وسط «روزهخوار»ها هستن که هم حال فقیرا رو درک میکنن و هم کمک…!!
با اینکه واقعاً تو ماه رمضون، کمک به فقرا بیشتر میشه؛ اما وقتی چندین متن مشابه این، در مورد روزه یا چیزای دیگه منتشر بشه، چند سال دیگه مردم تا اسم روزهدار میشنون، فوری تصور یه آدم بیاحساس فقیر نشناس به ذهنشون میآد که روزه میگیره؛ اما کاری به فقرا نداره. بنابراین بعدها از خود روزه متنفر میشن!!
فقط هم روزه نیست، در مورد خیلی چیزای دیگه این مغالطه رو انجام میدن؛ مثلاً همین امشب (شب قدر) این متن به دستم رسید:
بیایید امشب گریه و زاری نکنیم، الهی العفو نگوییم،
بیایید از امشب با خدا عهد ببندیم کسی را قضاوت نکنیم و مال کسی را نخوریم و مهربان باشیم و انسان!
خب پدرآمرزیده! این چه جور توصیه کردنه؟! بگو «بیایید امشب هم الهی العفو بگیم، هم تصمیم بگیریم مهربان و صادق و … باشیم.»
باید عادت کنیم به جای «به جای» بگیم «هم»!!